غرق شدن کودک ۸ ساله مشهدی در استخر گلخانه زمین لرزه در میمند فارس (۱۴ خرداد ۱۴۰۳) حریق خودرو پژو ۲۰۶ و تلاش آتش نشانان برای پیشگیری از انفجار +تصاویر(۱۴ خرداد ۱۴۰۳) تهران از فردا (۱۵ خرداد) بارانی می‌شود اعضای باند حرفه‌ای که کارشان «مختومه کردن پرونده‌ها» بود راهی زندان شدند| همدستی سه کارمند دادگستری با تبهکاران! غم‌های بزرگ چه بلایی بر سر تیروئید ما می‌آورند؟ جاده چالوس به کرج مسدود شد (۱۴ خرداد ۱۴۰۳) پیش بینی وزش باد به عنوان پدیده غالب در خراسان رضوی (۱۴ خرداد ۱۴۰۳) بایدها و نبایدهای طب سنتی درباره نوشیدن آب در روزهای گرم سال+ اینفوگرافی نکات مهمی که باید درباره واکسن «پنوموکوک» بدانید کشف بیش از ١۴ هزار لیتر سوخت قاچاق در مرزهای خراسان رضوی افزایش ۹۰ درصدی حقوق بازنشستگان از چه زمانی اعمال می‌شود؟ آب پاکی روی دست بازنشستگان تامین اجتماعی | چرا همسان سازی حقوق برای تمام بازنشستگان اجرا نمی‌شود؟ «وام ازدواج» فرزندان بازنشستگان کشوری واریز شد (۱۴ خرداد ۱۴۰۳) خاطرات شنیدنی پزشک امام(ره) از توجه ایشان به توصیه پزشکان بازداشت دو سارق موتورسیکلت در تهران| آنها پدر و پسر بودند دستگیری سارق سابقه‌دار حین سرقت از اداره ثبت‌احوال پنج راه حل برای تشخیص ایمیل‌های جعلی آیا می‌دانید تفاوت حکم تخلیه و دستور تخلیه فوری چیست؟ اظهار نظر یک پزشک درباره واکسن HPV کار را به دفتر رهبری کشاند
سرخط خبرها

گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف

  • کد خبر: ۱۳۸۳۲۰
  • ۱۵ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۳۷
  • ۱
گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
صبح که بیدار شدم، همین که سرم را از زیر پتو آوردم بیرون، چشمم افتاد به پنجره. داشت برف می‌آمد.

شنبه شب وقتی از روزنامه زدم بیرون تا بروم خانه، سرما آن قدر شدید بود که تا اعماق استخوان هایم نفوذ کرد و به هر سختی که بود، خودم را به مترو رساندم. در طول راه مدام به فکر آن‌هایی بودم که خانه ندارند و به اصطلاح کارتن خواب هستند؛ اینکه چطوری باید این شب سرد را صبح کنند و چه بر سرشان خواهد آمد.

صبح که بیدار شدم، همین که سرم را از زیر پتو آوردم بیرون، چشمم افتاد به پنجره. داشت برف می‌آمد. دیدن «برف» همیشه حس خوبی به من می‌دهد. واقعا کار خدا حساب وکتاب دارد. سال‌ها پیش مجله «همشهری داستان» همراه شماره ویژه شب یلدایش، پوستری منتشر کرده بود که وقتی مجله را می‌خریدی، آن پوستر هم همراهش بود. روی آن پوستر با نستعلیق نوشته شده بود: «گویی که لقمه‌ای است زمین در دهان برف.»

این دقیقا همان کاری است که برف با زمین می‌کند. در چشم برهم زدنی همه جا سپید می‌شود. هرچند که فکر نکنم بچه‌های حالا تجربه ما دهه شصتی‌ها را در دیدن انبوه برف داشته باشند. آن روز‌ها برف درست وحسابی می‌آمد و مدرسه‌ها به دلیل شدت برف تعطیل می‌شد. من خیلی از این تعطیل شدن‌ها را پشت در بسته مدرسه فهمیدم. رسیدن به مدرسه در هوای برفی، کار سختی بود، اما آن هیجان و شیرینی تعطیلی مدرسه، همه سختی‌ها را از یاد می‌برد.

آن روز‌ها من و بچه‌های محل، درون تپه‌های برفی را که وسط کوچه تلنبار شده بود، خالی و تلاش می‌کردیم مثل «نانوک» (شخصیت معروف کارتونی) برای خودمان خانه برفی درست کنیم. کار سختی بود و هیچ وقت مثل نانوک موفق نبودیم، اما خب تلاش خودمان را می‌کردیم. یکی از مصیبت‌های من در روز‌های برفی کودکی، ایستادن در صف طولانی نانوایی بود. هنوز هم پاسخ این سؤال را که چرا نانوایی‌ها در روز‌های برفی به طرز عجیبی شلوغ می‌شدند، پیدا نکرده ام. به قول عموی کوچکم، صف نانوایی یکی از چیز‌هایی است که پسر کوچک خانواده آن را به ارث می‌برد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
عاطفه
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۲۰
0
0
درسته
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->